زندگی یعنی همین

عکس-خاطره-لطیفه-عاشقانه-عارفانه و...

زندگی یعنی همین

عکس-خاطره-لطیفه-عاشقانه-عارفانه و...

دانشگاه پسرونه

 ترم اول(ترم جو گیریدگی): الو سلام مامانی.منم هوشنگ.وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه.دانشگاه فضای خیلی نازیه.وای خدا خوابگاه رو بگو.وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن - و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده – تنم مور مور میشه.راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میادکه شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشه! لامسب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!! پریشب یکی از بچه ها به خاطر OVER DOSE از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!
 

ادامه مطلب ...

تورک اوشاغی مدرسه ده

مدرسه ده موعللیم
گینه دویدو الیمدن



ادامه مطلب ...

گئتمک ایستییرسن

 

گئتمک ایسته ییرسن،بهانه سیز گئت،

اویاتما مورگولو خاطیره لری.
سسین همن سسدیر ،
 باخیشین اؤگئی،
گئدیرسن،
سسین ده یاد اولسون باری...
سن دنیز قوینونا تولانمیش چیچک،
اوستونه دالغالار آتیلاجاقدیر.
ساختا محببتین ساختا سند تک
نه واختسا اوستونده توتولاجاقدیر.
دؤشه نیب یوللارتک آیاقلارینا
سنه یالواریم می...
بو مومکون دئییل!
قویمارام قلبیم تک ووقاریم سینا
آلچالیب یاشاماق عؤمور- گون دئییل.
دئمیرم سن اوجا بیرداغسان،اییل،
دئمیرم قالیبدیر علاجیم سنه.
نه سنده محبت قارا پول دئییل،
نه من دیلنچییم ال آچیم سنه...
گئتمک ایسته ییرسن...
او یول اودا سن...
بیر جوت گؤز باخاجاق آرخانجا سنین.
گئتدین می...
نه واختسا دؤنمک ایسته سن
تیکانلی یاستیغا دؤنه جگ یئرین.
گئتمک ایسته ییرسن...
نه دانیش ،نه دین!
یوخ اؤل اوزاقلارتک دوماندا، چنده...
نه ییمی سئومیشدین؟
دئییه بیلمه دین،
ایندی یوز عیب گؤرورسن منده.
گئتمک ایسته ییرسن،
بهانه سیز گئت،
اؤویاتما مورگولو خاطیره لری.
سسین همن سسدیر ،
باخیشین اؤگئی، گئدیرسن،
سسین ده یاد اولسون باری...

نظری دارید ؟


سگ با هوش

 

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید .کاغذ را گرفت.روی کاغذ نوشته بود" لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین" . ۱۰ دلار همراه کاغذ بود.قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت .سگ هم کیسه راگرفت و رفت .

 صاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و بدنبال سگ راه افتاد .

 سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید . با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد.قصاب به دنبالش راه افتاد. سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد وایستاد .قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند .

 اتوبوس امد, سگ جلوی اتوبوس امد و شماره انرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت .صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره انرا چک کرد اتوبوس درست بود سوار شد.قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.

 اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود وسگ منظره بیرون را تماشا می کرد .پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد .اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد.قصاب هم به دنبالش.

 سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید .گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید .اینکار را بازم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد.

 سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.

 مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد :چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است.این باهوش ترین سگی هست که من تا بحال دیدم.

 مرد نگاهی به قصاب کرد و گقت:تو به این میگی باهوش ؟این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه !!!
 نتیجه اخلاقی :

 اول اینکه مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود.

  دوم اینکه چیزی که شما انرا بی ارزش می دانید بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است .

 سوم اینکه بدانیم دنیا پر از این تناقضات است.پس سعی کنیم ارزش واقعی هر چیزی را درک کنیم و مهمتر اینکه قدر داشته های مان را بدانیم
نظر که یادتون نمیره

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند هرچه اوج بگیری کوچکتر میشوی

 عصر روز پنج شنبه درایستگاه منتظر اومدن اتوبوس بودم. پدرودختری به ایستگاه اومدن و نشستن.هردو ظاهری بسیار فقیرانه داشتند. دخترک معصوم، لباس کهنه ای به تن داشت خیلی کهنه.
ادامه مطلب ...

فلسفه ی سیزده بدر

ایرانیان باستان اعتقاد داشتند که عدد 13 نحس می باشد ( ولی این اصلا درست نیست باور نکنید !!! )، از نظر علمی عقیده ی آنها کاملا درست می باشد ! البته در رسانه های امروزی هیچ اشاره ای به اینگونه مسائل نمی شود و دلیل آن هم ترس از خرافی شدن عقاید و همچنین کم بودن سطح علمی جامعه می باشد .

در واقع فلسفه عدد 13 بر می گردد به طرز قرار گیری ستاره ها و منظومه خورشیدی ؛ جمعی از دانشمندان بر این باورند که اجسام خیلی بزرگ ( مانند ماه ، یا حتی کوه ) نوعی فرکانس از خود منتشر می کنند که بر بازده و عملکرد مغز جانوران خصوصا انسان مستقیما تاثیر ( خوب یا بد ) دارد . این مسئله پایه و اساس خیلی از عقاید را ثابت می کند . ( در باره این موضوع مطالب بسیار زیادی وجود دارد که به دلیل مختصر گویی از آوردن آنها در این متن خود داری نمودم ) .

ایرانیان باستان این روز ( 13 فروردین ) را در طبیعت به جشن شادی می پرداختند تا بدین وسیله خود را از نحسی آن حفظ کنند . از آداب این روز می توان به گره زدن سبزه و دور انداختن یا به قولی به آب دادن سبزه اشاره کرد . در گذشته دختران و پسران دم بخت سبزه ها را گره می زدند و آرزو می کردند تا در سال جدید تشکیل خانواده دهند ، یک شعر نیز وجود دارد که دختران در هنگام گره زدن این سبزه ها می خواندند " سال دیگه ، سیزده به در ، خونه شوهر ، بچه بقل " که من هرچه در منابع در دسترسم جستجو کردم نتوانستم قدمت این شعر را از دوران قاجار بیشتر پیدا کنم ! البته گره زدن تنها مختص دختران و پسران دم بخت نمی باشد و همه می توانند سبزه ای گره زده و آرزو کنند . عقیده بر این بوده است که وقتی گره باز شود ، مشکلات حل شده و آرزو بر آورده می شود .

دور انداختن سبزه ها هم به این دلیل بود که ایرانیان باستان عقیده داشتند بدی ها و مریضی ها در این سبزه جمع شده و با به آب دادن یا به دور انداختن آن این پلیدیها و مریضی ها را از خود دور می کردند .

در ضمن این روز متعلق به خدای باران می باشد و در مراسم 13 به در دعا برای بیشتر شدن و به موقع بودن باران در سال جدید وجود داشته که با گذشت زمان این رسم از میان رفته .

نظر شما بسیار محترم است